1*امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: «ما مِنْ بَلِیَّة إِلاّ وَ لِلّهِ فیها نِعْمَةٌ تُحیطُ بِها.»: هیچ بلایى نیست، مگر این که در آن از طرف خدا نعمتى است.
سلام همسنگری ... ان شالله که همیشه خوب باشی ... مدت زیادی بود که نبودم ... ینی ... لایق نبودم ... الحمدلله دوباره فعالیتمو تو بلاگ شروع کردم ... ایندفه یه بلاگ زدم...یه مقدار تو مدیریتش، تفاوت هست...حالا ان شالله خودت میای میبینی... آدرسشم ... اینه ... www.hamsangari.blog.ir راستییییییی ... بلاگ قبلیمو(st-babaeian) پاک کردم ... تو این بلاگم لینکتو گذاشتم ... ان شالله اگه قابل میدونی، لینکه جدیدمو تو صفحه ی خودت بذار ... ممنونم ... برام دعا کن ...
سلام.... کمی برای دلمان.... ************************ گریه جبرئیل.... گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود ، جوانی از آنجا می گذشت ... ؛ جبرئیل گفت این جوان را می شناسی؟ این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد ؛ یوسف دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایــای بی شماری داد و دستــور داد هر خواستــه ای دارد برآورده شــود ؛ در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید ؛ جبرئیل گفت: ای یوسف ، تو عبد خدا هستی و در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می کنی ، حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز 5 باز نماز می خواند و در آن به پاکی خدا شهادت می دهد چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار میکند ... !!!
سخنان ابوذر بر بالای قبر فرزندش(قیامت و مرگ) هنگامی که ذر، پسر ابوذر غفاری از دنیا رفت، ابوذر کنار قبرش نشست و با چشمی گریان و دلی سوزان چنین گفت: «ای فرزندم! خدا تو را بیامرزد که تو نیکو فرزندی بودی. من از تو خشنود بودم، ولی سوگند به خدا! مرگ تو مرا در هم نشکست؛ زیرا به کسی غیر خدا دل نبسته ام و به کسی نیاز ندارم. اگر ترس و وحشت قبر نبود، دوست داشتم به جای تو بخوابم. ای فرزندم! بدان که فراق تو مرا به گریه نینداخته است و سوگند به خدا! برای جدایی تو گریه نمی کنم، بلکه گریه ام برای این است که هنگام مرگ و پس از آن به تو چه گذشت. ای پسرم! در پاسخ پرسش بازخواست کنندگان چه گفتی و آنها با تو چه گفتند؟ خدایا! آنچه از حقوق پدری بر پسرم واجب کرده ای، آن را به او بخشیدم! تو هم از حقوق خود بر او بگذر»
سَر" آن است که در طریق وصال به باد رود و " جان" متاعی است که هم او بخشیده است تا به بهای آن لقایش را باز خریم، و سّر آن که خون مقتول عشق را ثارالله گفته اند نیز در همین جاست.
سلامـــ خداقوتــــ ایام مبارکــــــ بروزمـــ با . . . " صحیفه سجادیه " و "یکی از شب ها پای منبر استاد عالی " برایمــ دعا کنید و آیات آسمانی برای زخم هایمــ بیاورید التماس دعــــــا یازهراکربـــــــ بلا ان شاء الله
فقط میخواستم بگم بسیار لذت بردم
عالی بود
مرسی
التماس دعا