کانون جوانان شهدای گمنام تهرانسر

کانون جوانان شهدای گمنام تهرانسر
آخرین نظرات

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای گمنام تهرانسرشهدای گمنام تهرانسر» ثبت شده است

میدان انقلاب اسلامی تهران و مجسمه آن که در عین سادگی و بی ریایی در بر دارنده مفاهیم بلندی بود و نقش امام راحل بر آن قرار داشت و همچنین به همراه مشتی گره کرده که نشان از پایداری اسلامی را تداعی میکرد، در اردیبهشت ماه سال 89 با سازه ای عجیب جایگزین شد.  

 

این میدان فقط متعلق به تهرانی ها نیست و میدانیست متعلق به همه ایرانیان و تا به یاد داریم همیشه میعادگاه صحنه های باشکوه برای ملت بزرگ ما بوده است.

  • خادم الشهداء




9 دی تنها یک روز نیست.

9 دی فقط یک اتفاق نیست.

9 دی یک تاریخ است به وسعت قلب‌های یک ملت.

  • خادم الشهداء

مادر شهیدان محسن،جواد،اصغر و رضا بارفروش از شهدای 8 سال دفاع مقدس الگویش را حضرت ام البنین(س)مادر 4 شهید در کربلا می داند.

سال های نزدیک، روایتی از مادر شهیدان:

مادر آمده بود عمره ، یک روز که از مسجد النبی (ص)خسته به هتل بازگشت ، دلش گرفته بود.........

  • خادم الشهداء

یا ابتاه من الذی خضبک بدمائک (پدر چه کسی محاسنت را با خونت خضاب کرده) 

یا ابتاه من الذی قطع وریدک( چه کسی رگ گردنت را بریده)

  • خادم الشهداء

امام حسین
 روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
 فتــــــاد از حــــرکــــت  ذوالجنان ازجولان
 نه  سیدالشــــهدا  بر جدال  طاقــــت  داشت
 نه  ذوالجنـــــان  دیگر  تاب استقامت داشت
هوا ز بــــــــــاد مخالف چــــو قیرگون گردید

  • خادم الشهداء
  • خادم الشهداء
  • خادم الشهداء



یه پسر بچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم.
آوردنش سنگر من. خیلی کم سن و سال بود.
بهش گفتم: « مگه سن سربازی توی ایران هجده سال تمام نیست؟ »
سرش را تکان داد.
گفتم: « تو که هنوز هجده سالت نشده! »
بعد هم مسخره اش کردم و گفتم:

  • خادم الشهداء

بدون عنوان

۰۳
شهریور


قرار بود طبق یه طرح عقب نشینی خونه ای یک مادر شهید که بچه اش مفقود الاثر شده بود تخریب بشه
قرار شد با احترام ازشون بخواهیم که خونشونو تخلیه کنند که تخریب کنیم
بالاخره رفتیم دم خونشون و قضیه رو گفتیم
مادر در جواب به ما گفت ....
اگ بچم برگرده فقط آدرس اینجارو بلده !!!!

  • خادم الشهداء

گناهان هفته

۲۲
مرداد

صدای انفجار آمد و سنگرش رفت هوا.هرچه صدایش زدیم جواب نداد.سرش شده بود پر از ترکش .توی جیبش یک کاغذ بود که

نوشته بود:(گناهان هفته: 

شنبه:احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل/یک شنبه:زود تمام کردن نماز شب/

 

دوشنبه:فراموش کردن سجده شکر یومیه/سه شنبه:شب بدون وضو خوابیدن/

 

چهارشنبه:در جمع با صدای بلند خندیدن/پنج شنبه:سلام کردن فرماده زود تر از من/

 

جمعه: تمام کردن صلوات های مخصوص جمعه و رضایت دادن به هفتصد تا.اسمش

 

حسینی بود تازه رفته بود دبیرستان.

 

امیرالمومنین حضرت علی(ع)می فرمایند:اشد الذنوب ما استهان به صاحبه.

 

سخت ترین گناهان گناهی است که گناهکار آن را ناچیز و آسان شمرد.

 

پس وای بر ما که گناهانمان را این قدر کوچک می پنداریم...

 

خاطره ای از شهید حسینی

  • خادم الشهداء